معنی مایوس نبودن
حل جدول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی هوشیار
نا امید و بی امید، نومید دلسرد نومید (اسم) نا امید گشته نومید: ای که مایوس از همه سویی بسوی عشق رو کن خ کعبه دلهاست اینجاهر چه خواهی آرزو کنخ (نظام وفا) جمع: مایوسین.
مایوس ماندن
نومید شدن دلسرد شدن (مصدر) مایوس شدن: بماند از نظر رحمت خدا مایوس بسوی هر که بیکبار بنگری بعتاب. (وحشی بافقی)
فرهنگ عمید
ناامیدشده، نومید، بیامید،
فرهنگ واژههای فارسی سره
دلسرد
فارسی به عربی
برد
کلمات بیگانه به فارسی
دلسرد
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیامید، دلسرد، محروم، ناامید، ناکام، نومید، وازده،
(متضاد) امیدوار
فارسی به ایتالیایی
disperato
فارسی به آلمانی
Entäuschte, Kälte (f), Kühle (f)
واژه پیشنهادی
نا امید
معادل ابجد
229